مبارزه میان دو طبقه: سرمایهدار و کارگر
سرنوشت ایران را تنها طبقه کارگرمی تواند ریشهای تغییر دهد وجامعه نوینی را جایگزین کند. حضور روزانه کارگران در اعتصابات، تظاهرات و در زندانها از یکسو و طرح بدیل کارگری در جامعه از سوی دیگر، این امر را به یک واقعیت اجتناب ناپذیری تبدیل کرده است. به همین دلیل در این روزها مبارزهای آشکار بین دوخط مشی ودوراه در کلیه زمینهها حادتر شده است . از زمان انتشار مانیفست حزب کمونیست که
طبقه کارگر بعنوان یک طبقه آگاه، برنامه سیاسی طبقاتی خود را در حزبی متشکل و پیشرو، سوسیالیسم اعلام کرد و مارکس وانگلس تاکید کردند که کمونیست ها هیچگاه عقاید خود را پنهان نمیکنند، نزدیک دو قرن میگذرد. از آن زمان تا بحال این طبقه و احزاب سیاسی پیشرو آن در انجام این وظیفه تاریخی مبارزه به اشکال گوناگون و در کشورهای مختلف را علیه بورژوازی به پیش بردهاند. تجربه این مبارزات نشان میدهد؛ حل تضاد میان دو طبقه بورژوازی و طبقه کارگر امری است که به آسانی به پیروزی دست نیافته و حزب سیاسی انقلابی طبقه کارگر باید افکارعمومی بویژه کارگران و تودههای وسیع ستمدیدگان را برای به سرانجام رساندن این وظیفه فراهم سازد.
به صد سال گذشته مبارزه طبقاتی در ایران نگاهی بیندازیم. بورژوازی برخاسته از جامعهی دو سه هزار سالهی ایران بطور عمده کمپرادور و بوروکراتیک در خدمت سرمایه جهانی امپریالیستی عمل کرده است و نمایندگان سیاسی حاکم آن، دیکتاتوری مطلقهیی بس خشن نسبت به طبقه کارگر و احزاب و سازمانهای آن اعمال کردهاند. کافی است به وضع کنونی این طبقه بیست میلیونی که با خانواده بیش از نیمی از کل جمعیت کشور را تشکیل میدهند نگاهی اندازیم آنها نه تنها میلیونها خانواده کارگری را به خاک سیاه نشاندهاند، امروز هم شدیدتر از هر زمان دیگر به توطئه گری علیه این طبقه و احزاب و نهادهای طرفدار آنها مشغولند. طبقه بورژوازی ایران پتیارهای است با هزار چهره ی کریه.
* روزی در شکل سرباز قزاق روس در میاید و طبق برنامه سیاسی لرد کرزن انگلیس در برابر خطر بلشویسم در ایران پرچم ناسیونالیسم را بلند می کند،
* روزی دیگر کودتای آمریکایی علیه مصدق را قیام ملی می خواند و سرکوب نیروهای چپ و کمونیست را بار دیگر عملی میکند،
* روزی دست در دست امپریالیسم سلطنت را برمیدارد و خلیفهگری را جایگزین میکند،
امروز طبقه کارگر و احزاب و سازمانهای طرفدار آن با اوضاع بغرنجی روبرو هستند. بورژوازی و بخشی از خرده بورژوازی در صحنه سیاسی چه در درون حاکمیت چه در بیرون آن با هرگونه تغییر به سود طبقه کارگر مخالفند. سرمایه جهانی هم در سمت آنها ایستاده است و برای رژیم چنج در چارچوب نظام سرمایهداری تلاش میکند. اما این بار طبقه کارگر از لحاظ کمی و کیفی تغییرات اساسی کرده است. نیروهای کمونیستی و چپ در این صد سال گذشته از خود گذشتگیهای فراوانی نشان دادهاند با اینکه در نبردهای پی در پی با بورژوازی شکست خوردهاند اما هر بار رفقای خود را به خاک سپرده، خونها را پاک کردهاند و با درس گیری از اشتباهات بادرایتتر عمل کردهاند. در دهه گذشته طبقه کارگر با خود سازماندهی در جریان مبارزه روزانه و ایجاد یک گرایش مقاومت ومبارزه مستقل از سطح کارخانهها ، موسسات و شهرکهای صنعتی که در سطح جهان نمونه است و گرایش عمومی احزاب و سازمانهای چپ به آنها، این طبقه را به بدیل راستین برای تغییر ریشهای جامعه تبدیل کرده است. افشای تجربه تومار 6000 امضا نمونه ایست از درایت و هوشیاری نمایندگان واقعی کارگران در صحنه مبارزه.
در اوضاع کنونی ایران رژیم حاکم با بحران ساختاری سیاسی و اقتصادی شدیدی روبروست. طبقه کارگر ایران با تمام سرکوبهای شدید دایمی ایستاده و برای کسب حقوق خود مبارزه می کند. در این چهل سال گذشته بخصوص پس از سرکوب خونین تشکلات کمونیستی وانقلابی، رژیم جمهوری اسلامی دشمن اصلی خود را گرایش راست وابسته به امپریالیسم آمریکا میدانست. اما با تبدیل شدن طبقه کارگر بعنوان یک حرکت اجتماعی بزرگ این وضع بخصوص پس از خیزش آبانماه 98 تغییر کرده است. مبارزات طبقه کارگر در اعتراضات و اعتصابات پی در پی، مقاومت و ایستادگی پیشروان این طبقه در زندانها، رشد هر چه بیشتر گرایش یکی شدن و اتحاد میان حرکتهای کارگری بویژه ایجاد پیوندی گستردهتر میان تشکلهای کارگری و دیگر تشکلات اجتماعی چون معلمان، بازنشستگان، دانشجویان و مهمتر پیوستن زنان و خانوادههای کارگران به اعتصاب کنندگان و اعتراض کنندگان امروز طبقه کارگر ایران به نیروی اصلی تغییر در جامعه تبدیل شده است. با توجه به این وضع است که ما با حرکت موازی سازی و طومار جمع کنی توسط نیروهای امنیتی ایران علیه جنبش کارگری روبرو هستیم.
جلو گیری از رادیکال شدن جنبش کارگری این روزها به وظیفه اصلی حکومت تبدیل شده است. این سیاست نقطهی مشترک بورژوازی ضد کارگری ایران و امپریالیسم و دارودسته ترامپ در کاخ سفید هم هست.
درست بخاطر چنین وضعیتی است که مبارزه میان دو خط مشی در درون جنبش کارگری و بطو کلی در کل جامعه نمایانتر شده است. حزب رنجبران ایران یعنوان گردانی از این جنبش کارگری صد ساله از پیشروان طبقه که در دفاع از منافع راستین طبقه ایستاده اند و با هرگونه رویزیونیسم و رفرمیسم مبارزه کرده اند پشتیبانی کرده است. حزب رنجبران ایران خود را جدا از این طبقه ندانسته و نمیداند . هرچه جنبش کارگری بسوی سازماندهی بدیل سیاسی خود گام بردارد بورژوازی و احزاب و سازمانهای آن بیشتر دست به توطئه میزنند، اما توفان عظیم مبارزه طبقاتی هر روز بیشتر تودههای وسیع کارگران را به مبارزه میکشاند، تودههای ستمدیده بیشتر به دور طبقه کارگر جمع میشوند. این حرکت تاریخی را دیگر هیچ نیرویی قادر به جلوگیری نیست.
سرنگون باد رژیم سرمایه داری جمهوری اسلامی
مرگ بر امپریالیسم
پیروز باد بدیل انقلابی کارگری
زنده باد سوسیالیسم
مبارزه میان دو طبقه : سرمایه دار و کارگر
محسن رضوانی